سفر با دوچرخه از اردبیل به رشت خرداد ماه ۱۴۰۰

بالاخره بعد از ماه ها تلاش و صبوری روز رفتن فرا رسید 
داریم دل به دل جاده ها میزنیم و رها میشویم در آغوش سبز ایران زمین 
برنامه مسافرت رو با اتوبوس شروع کردیم تا تهران و دوباره تا اردبیل 
هنوز از تقدیر آگاهی نداریم و امیدواریم همه چیز به لذت و کسب دانش و تجربیات شیرین ختم شود
سعی میکنم از زیبایی های مسیر عکس بگیرم و همه دوستان رو در این تجربه همراه و شریک کنم

 

دم دمای غروب بود که به اردبیل رسیدیم

هنوز فرصت زیادی تا تاریک شدن مانده بود وصف دریاچه شورابیل را زیاد شنیده بودم

تصمیم گرفتیم قبل از پیدا کردن جایی برای ماندن دریاچه را ببینیم از ترمینال تا دریاچه را رکاب زدیم

دریاچه زیبای شورابیل 
یکی از جاذبه های زیبای گردشگری اردبیل دریاچه شورابیل هست 
ظاهر این دریاچه نشان میدهد به وسیلع  ساخت آب بند  ارتفاع  اب دریاچه را بالاتر اورده اندو از نام این دریاچه مشخص است قبلا دارای آب شور بوده و بوسیله آب شیرین بر حجم و وسعت دریاچه افزوده شده است با این حال دارای فضایی بسیار دل انگیز است  با امکانات تفریحی و نمایی زیبا از شهرک هایی که پشت دریاچه قرار گرفته اند ،اگر مسیرتان به اردبیل خورد حتما این دریاچه زیبا را ببینید و امکانات تفریحی آن استفاده کنید

بیا بریم به سفر 
بیا ره توشه برداریم 
قدم در راه بی برگشت بگذاریم 
ببینیم آسمان هر کجا آیا همین رنگ است 
هنوز برنگشته دلمان هوایی میشود برای دوباره زندگی کردن 
برای سفر برای تجربه و برای تولدی دوباره 
پوست اندازی باور ها و عادت ها فقط در سفر امکان پذیر است 
 چاره ای جز رفتن نیست و باید بگذری از تمام ان چیزی که در نهادت رسوب شده 
سفر قلم و چکشی است که ترا شکل میدهد و از نو تراشیده میشوی

 

برنامه روز اول رکاب زنی 
 امروز برابر با هشتم خرداد ماه ساعت ۷ صبح از مرکز آموزشی فرهنگیان اردبیل به سمت گردنه حیران و آستارا شروع به حرکت کردیم . پس از طی مسافت ۲۴ کیلومتر در ساعت ۹:۳۰  جهت صبحانه توقف و به مدت یک ساعت استراحت نمودیم در ساعت ۱۰:۳۰  دقیقه مجدد پا به رکاب شدیم و فاصله ۱۲ کیلومتری تا تونل حیران را تا ساعت۱۱:۳۵  دقیق طی کردیم این مسیر ۱۲ کیلومتری  دارای شیب های تندی می باشد بخصوص زمانی که باد از روبرو می وزد رکاب زدن را بسیار دشوار میسازد. ساعت ۱:۳۰ دقیقه با طی مسیر ۵۷ کیلومتری برای نهار توقف نمودیم .استراحتی کردیم  و ساعت ۴:۳۰ دقیقه مجدد شروع به رکاب زدن به سمت آستارا نمودیم و ساعت ۶ وارد آستارا شدیم ،بعداز ظهر  صرف گشت گذار در شهر بازار و ساحل دریا و عکاسی گردید در کل مجموع رکاب زنی های امروز به ۹۵ کیلومتر رسید
مسافت ۷۷ کیلومتری از انتهای حوزه شهری اردبیل تا ابتدای حوزه آستارا را میتوان طی نیم روز طی کرد اما بهترین حالت ممکن این خواهد بود که به آرامی دوچرخه سواری کنی ، عکس بگیری و لذت ببری

 

همیشه عبور از تونل باری دوچرخه سوار ها خطرناک است منتظر ماندیم تا یک کامیون امد

ادم با معرفتی بود ارام ما را تا خارج از تونل اسکورت کرد

سپاس که مردمی چنین مهربان داریم

امروز ۵۷ کیلومتر رو از مرکز آموزش فرهنگیان اردبیل رکاب زدیم رو  گردنه حیران رو  برای ناهار توقف کردیم زیر  سایه خنک یک  درخت گردوی بزرگ  سفره رو بار  کردیم برای ناهار و استراحت 
مسیر زیبایی داره گردنه حیران آن اما دست بشر همواره تخریب کننده طبیعته کاش انسانها قدر مادر زمین را بهتر می دانستند 
کاش می شد به درک  دغدغه های زندگی امروزی دست پیدا کرد و آگاهانه متوجه شد بسیاری از این دغدغه‌ها اساسی و مهم نیستند و به راحتی می‌توان از کنار آنها گذشت
کاش میشد عمر را برای دلت هزینه کنی و شاد باشی بدون دلیل

 

 

آستارا را به سمت لوندویل ترک کردیم پس از دیدن دریاچه زیبای استیل دوباره پا به رکاب شدیم 
حدود ۲۵ کیلومتر را رکاب زدیم تا رسیدیم به کوته کومه و حمام آبگرم 
چند سال پیش رفته بودم دوست عزیزم آقای نعمت دیندار مجموعه ای از آلاچیق ها را تدارک دیده و محیط بسیار زیبایی را در کنار رودخانه تدارک دیده 
سکوت و لذت شنیدن صدای رودخانه و آرامش محیط تاثیر ژرفی بر روی ذهن انسان میگذارد و مارا دوباره با طبیعت آشتی میدهد 
هر کسی که طالب دیدن و کشف زیبایی های آبشار لاتون هست میتواند حداقل یک شب را در این محیط زیبا سپری کند

چایت را بنوش ،نگران فردا نباش،از گندمزار من و تو مشتی کاه میماند برای بادها 
گاهی وقت ها عادی ترین موارد در زمانی خاص ماندگارترین تاثیرات را دارند 
گاهی خوردن یک فنجان چای با کسانی که دوستشان داری چنان به خاطره می نشیند که بر لوح دلت نقش میبندد گویی بهشت را تجربه کرده ای 
مسیر آبشار لاتون و کوته کومه

خشنود پیاده شدیم و مسیر رو با پیاده روی ادامه دادیم 
فاصله زمانی حدود ۲۰ تا ۲۵ دقیقه 
ترجیح دادیم دوچرخه ها رو کوته کومه بزاریم و با نیسان پاترول تا خشنود بیاییم 
یکی از اولویت های سفر برای سایکل توریست حفظ سلامت فیزیکی دوچرخه و اطمینان خاطر در مسیر هایی است که بواسطه حجم لوازم واقعا بردن دوچرخه عاقلانه و منطقی  نیست 
اولویت در سفره ای سایکل توریستی دیدن مناطق زیبا لذت بردن از طبیعت است 
و از همه مهمتر وقتی برمیگردی و دوباره دوچرخه ها رو می ببینی و خیالت از ادامه سفر راحت 
مهمترین مکان برای دوچرخه ها کوته کومه بود

روز ۹ خرداد یکی از روزهای بیاد ماندنی در خاطرات رکاب زنی ماست 
آبشار لاتون
اما سفر و رکاب زنی امسال  یک تاسف بزرگ داشت و آن هم  عدم همراهی برادر گلم لحاظ مشکلات دستش بود ،گر چه هر جا می رفتیم ،جمع میشدیم و عکس می گرفتیم همواره بیادش بودیم و جایش را سبز میکردیم 
اما بودنش در کنار ما مایه دلگرمی و شور و شوق ست 

 

ساعت ۷ صبح تاریخ ۱۰ خردادماه سال ۱۴۰۰ کوته کومه را  به مقصد جنگل گیسوم ترک کردیم پس از بالا کشیدن دوچرخه ها از ورودی و پله ها و  خداحافظی با آقای دیندار به دل جاده ها زدیم فاصله از کوته کومه تا جنگل گیسوم ۸۶ کیلومتر هست و امشب را در کنار دریا و جنگل زیبای گیسوم سپری خواهیم کرد

ساحل زیبای گیسوم 
امکان ندارد عازم شمال باشی و مسیرت از رشت به سمت  تالش باشد و در راه سری به جنگل زیبای گیسوم نزنی
 جنگل زیبا و بکر گیسوم در ۹۰ کیلومتری رشت و ۱۵ کیلومتری جنوب تالش قرار دارد این جنگل زیبا سراسر پوشیده از درختانی است که جاده را اجاطه  کرده اند و مانع از رسیدن نور خورشید به زمین شده اند 
گیسوم ساحل  زیبایی دارد که می توان بروی ماسه های آن دوچرخه سواری کرد جایی زیبا برای گذراندن تعطیلات و آرام کردن ذهن 
حتما سری به این جنگل زیبا بزنید 
اما حتما مراقب طبیعت باشید این نعمت ها تکرار شدنی نیستند 

 

رکاب زنی جاده زیبای جنگل گیسوم 

تمام زندگی و دنیا مان را بر روی دوچرخه هامان همراه داریم و پای بند هیچ مکانی نیستیم به شوق دیدن به رفتن دلبسته ایم و همانند کولی ها تعلق خاطری به جایی پیدا نمی کنیم 
کوتاه بود دوران کولی وار بودن ولی خاطره این آزادی و رهایی به طول یک عمر ماندگار

 

 

آبشار ویسادار پره سر 
مسیر ورودی جاده آبشار  از مرکز شهر پره سر آغاز و  به مسافت ۱۳ کیلومتر ادامه  دارد  مسیر در ابتدا با شیبی ملایم آغاز و درکیلومتر سه و چهار  آرام آرام بر شیب آن افزوده می گردد
 این مسیر دارای جاده جنگلی بسیار زیباست  و درختان تنومندی هردو طرف جاده را پوشانیده اند شاخه های درختان بر  بالای جاده چتری بر افراشته اند  و مانع عبور نور خورشید می‌شوند
 در کنار جاده رودخانه‌ای بسیار زیبا در جریان است که زیبایی مسیر را دوچندان میکند  پس از رسیدن به بالای آبشار باید یک مسیر پلکانی را تا کنار آبشار طی کنیم و  یک پل فلزی برای عبور  گردشگران در بالای آبشار  قرار داده شده است
زیباست ایران ما 

پله های ورودی آبشار ویسادار پره سر 
باور کن میتوانی ،خواستن فقط میل نیست ،انگیزه ای که تو را هل میدهد به سمت جلو 
هر زمانی که بخواهی میتوانی به سن نگاه نکن که فقط روزهایی است که پشت سرگذاشته ای و برگ هایی ست از تقویم که کنده شده 
اما اگر فقط خودت را باور کنی و بخواهی شرایط یکی یکی برایت برای شدن فراهم میشود

ایشون بلال فروش مشهور ابشار ویسادار اقا منصور هستن سراسر مسیر تا ابشار رو میتونی با دنبال کردن بلال منصور طی کنی

نزدیکی‌های غروب بود که آبشار ویسادار را ترک کردیم به سمت فومن رکاب زدیم
شب را در مهمانسرای فرهنگیان پونل سپری کردیم و صبح دوباره به دل جاده زدیم ناهار را فومن خوردیم و رکاب زدیم به سمت ماسوله نزدیکی‌های شب بود که به ماسوله رسیدیم
خوشبختانه توانستیم در مهمانسرای فرهنگیان ماسوله یک سوئیت بگیریم 
دوچرخه ها و لوازم را درون سوئیت گذاشتیم و بیرون  زدیم برای ماسوله گردی
 به تاریخ  ۱۲  خرداد سال ۱۴۰۰ خورشیدی ساعت ۶ عصر به ماسوله رسیدیم پس از اسکان  شروع به گشت و گذار در بازار و شهر کردیم 
چندین بار ماسوله را دیده ام اما اینبار دقیقتر 
شهر پلکانی ماسوله در ۳۵ کیلومتری فومن قرار دارد و دارای مسیری  با شیب بالا بخصوص ۷ الی ۸ کیلومتر آخر
شاید ماسوله هر جای دیگر دنیا بود با نگاهی خاص تر و نه فقط با جنبه گردشگری و شاید هم از بعد تاریخی نیز مورد توجه و اقبال قرار می گرفت 
شاید

ماسوله را جایی پر از جاذبه های متضاد و در کنار هم دیدم 
مرگ و زندگی در یک کوچه  با بچه هایی که بر روی سنگ قبرها بازی میکردند و پیرمردی که مبل به دوش از روی گورهای غریب و آشنا عبور میکرد حس زیبای تلاش به همراه قبول سرنوشت و انتها 
دیدی کاملا متفاوت نسبت با دیدگاه  اکثر انسان ها 
جایی خواندم شاید در کتاب سینوهه  مردمان جزیره کرت هنگام عبور از کنار قبرستان صورت خود را برمیگرداندتد تا گورستان را نبینند شاید باور مرگ آنقدر در نظرشان سخت بوده که آنرا کتمان می کرده اند و سعی در فرار از این حقیقت داشته اند 
اما در ماسوله هر دو جریان در کنار هم در یک گوشه و شانه به شانه هم 
زیباست ایران ما

آبشار ماسوله
باور کنید روزهای شاد و خوب آمدنی نیستند 
روزهای خوب را باید خلق کرد باید روزهای خوب را ساخت 
باور کنید امروز ما همان فردایی است که بخودمان قول میداد یم و منتظرش بودیم 
پس دیگر درنگ و تاخیر جایز نیست 
روزها میگذرند و ما به وعده هایی که بخودمان داده ایم بسنده میکنیم 
باور کنید عمر همین یک وعده ای است که دعوت شده ایم و بر سفره اش نشسته ایم 
پس قدر دان باشیم و با لذت صرف کنیم 
نوش جان

 

بازگشت از ماسوله 
بعد از اون همه رکاب زدن و پشت سر گذاشتن سربالایی ها عجب لذتی داره رها کردن دوچرخه و لمس خنکای هوا روی بدنت
هوا ابری بود و نم بارانی شبیه به مه لذت رکاب  زدن رو چند برابر می کرد 
وسط مسیر ایستادیم و باران کمی تندتر شده بود زیر انداز ها رو باز کردیم و نشستم 
 بساط قهوه رو علم کردیم و زیر چتر درختان نظاره گر باران شدیم 
بآرش با بیتابی گفت : برویم باران گرفت
من هم با بی خیالی گفتم:چه بهتر مگه ازاین بهترم ممکنه 😀
کجا برویم از اینجا بهتر ،نگاه کن روی سبزه ها فرش باز کرده ایم و همه طبیعت آغوشش را برای مهمان نوازی ما باز کرده است از اینجا بهتر سراغ داری؟ 
نه ! قانع شد و راحت لم داد 
دوچرخه سواری توقف کرد 
ماسوله بودید ؟ بله ماسوله بودیم 
من شما را ندیدم 
هر سه خندیدیم ،خوب ما هم شما را ندیدیم ،خندید و گفت اجازه میدهید با هم عکس بگیریم 
چرا که نه 
صبح زود تا ماسوله رکاب زده بود و داشت برمی گشت 
با هم عکس گرفتیم و بعد از چند دقیقه ما هم سرازیر شدیم 
عجب قهوه ای شد .ماندگار

هنگام رکاب زدن از کنار شهر مرجقل ماشینی ما را به ایستادن دعوت کرد پیاده شدیم

مسِئول هیت دوچرخه سواری صومعه سرا بودند اقای حسین نصیری  با هم عکسی به یادگار گرفتیم و به سمت رشت رکاب زدیم

رویاها دست یافتنی هستند 
هنوز برنگشته برنامه رکاب زنی بعدی رو می ریزیم 
داشتن برنامه به زندگی سمت و سو میدهد و نمی گذارد شعله شوق و اشتیاق تان فرو کش کند 
سه سال است که برنامه ها را از قبل تدارک میبینیم گرچه با توجه به کش و قوس های زندگی زمان شروع میتواند تغییر کند اما برنامه حتما عملی میشود 
باورمان براین است وقتی با  طبیعت همراه شوی اتفاقات شیرین و زیبا برایت شکل خواهد گرفت 
آرامش، قدرتمندی روح و جسم ،اعتماد بنفس ،کشف و یافتن دوستان جدید و خودشناسی 
و سود سفر که سلامتی است